رسايي در اين يادداشت تصريح کرد: پس از پنج روز بحث و بررسي بالاخره دولت دهم که با راي قاطع ملت انتخاب شده بود، مستقر شد و آخرين حلقه مردم سالاري ديني در خصوص انتخابات دهم رياست جمهوري در کشور ما تکميل شد.
رسايي در ادامه آورده است: واقعيت اين است که پروژه طراحي شده براي حذف تفکر عدالت طلبانهاي که با دولت نهم آغاز شده، از حدود 10 ماه قبل از انتخابات دهم کليد خورد. اولين گام در اين خصوص با طرح ايده بزرگنمايي خطر بازگشت اصلاح طلبان به عرصه قدرت به دليل احتمال کانديداتوري خاتمي کليد خورد. در اين گام آقاي هاشمي تلاش کرد تا با طرح شعار نه احمدينژاد، نه خاتمي، فرد ديگري را براي مرحله گذر از بحران عدالت طلبي جا بيندازد، در همين راستا طرح دولت وحدت ملي برسر زبانها انداخته شد. براي جا انداختن اين ايده حتي همايش سي سال قانونگذاري رييس مجلس هم کارگر نشد.
نماينده تهران در ادامه آورده است: با شکست اين مرحله، تمام توان جريان مقابله با عدالت طلبي براي سرمايهگذاري روي خاتمي و انصراف ديگر کانديداهاي اصلاح طلب به عنوان دومين گام آغاز شد. اين نماينده مجلس در ادامه با بيان اينکه همه مقدمات براي حمايت همه جانبه از خاتمي مهيا بود که سفر حمدينژاد به يزد و استقبال مردم از يک طرف و سفر خاتمي به شيراز و ياسوج و بوشهر و عدم استقبال مردم از سوي ديگر، خاتمي را با ترديد مواجه کرد، افزود: اصرار موسوي براي باقي ماندن در ميدان، اين بهانه را به خاتمي داد تا از رينگ رقابت سخت با احمدينژاد بيرون برود، موسوي تنها گزينهاي بود که هاشمي ميتوانست روي آن ريسک کند، اما ناشناخته بودن او از يک سو و عدم جذابيت براي نسل جديد از سوي ديگر کار را سخت مينمود.
رسايي در ادامه گام سوم را اتخاذ تدابيري براي کاهش راي احمدينژاد و اميد بستن به مرحله دوم انتخابات ذکر و عنوان کرد: براي کاهش راي احمدينژاد بايد حمايت اصولگرايان و اجماع اين جريان درباره او صورت نميگرفت که تلاش زيادي در اين باره شد.
رسايي خاطرنشان کرد: چهارمين گام يعني انتخاب احمدينژادي با راي پايين و بدون پشتوانه مردمي، تنها راه باقي مانده بود. براي اين منظور بايد اعتماد مردم از او سلب ميشد که گزارش ديوان محاسبات و سي دي 90 سياسي و تخريبهاي انتخاباتي دروغ دروغ رقبا کليد خورد.
وي ادامه داد: گام پنجم چيزي نبود جز اسم رمزي که ميتوانست براي جريان مقابل عدالت طلبي، راه نجات باشد. نامه به رهبري و خبر از ظهور آتش احزاب که دودش سه روز مانده به انتخابات از يک سو و کميته صيانت از آرا چاشني اسم رمز تقلب شد. رسايي ادامه داد: از اين جا به بعد ديگر فقط ميتوانستند به تضعيف جايگاه رييس جمهور دل ببندند. تلاش براي ابطال انتخابات و تاخير در برگزاري مراسم تنفيذ و تحليف، ششمين گامي بود که آزموده شد.
به گفته اين عضو کميسيون فرهنگي، آخرين تير اما به عنوان گام هفتم از کمان مجلس بايد رها ميشد، هدف اول عدم به رسميت يافتن کابينه و هدف بعدي کابينهاي لب مرزي با حداقل اعضا يعني با چهارده وزير (دو سوم) بود. لابيهاي زيادي صورت گرفت، ولايت ستيزاني که در انتخابات دهم با تشکيل ستاد رسمي به حمايت از موسوي پرداخته بودند، به ناگهان ولايتمدار شدند! شعار هر وزيري که نامه به رهبري را امضا نکرده، نبايد راي بياورد و طرح ناکارمدي برخي ديگر از وزرا و بهانههايي از اين دست هر روز دهان به دهان در مجلس ميچرخيد. بايد بين پنج تا هشت وزير پيشنهادي راي نياورند، اين جملهاي بود که برخي از ژنرالهاي مجلس که داغ نتيجه انتخابات دهم را به دل داشتند در جلسات خود بر زبان ميآوردند.
رسايي ادامه داد: بلندگوهاي مسجد ضرار هر روز اذان و اقامه تقابل مجلس و دولت را سر ميدادند تا بلکه فضاي مجلس را تغيير دهند بنابراين کردند آنچه ميتوانستند و نوشتند آنچه ميخواستند، ولي کارگر نشد! اکثريت مجلس به کابينه احمدينژاد اعتماد کرد و نشان داد که تحت تاثير برخي ژنرالهاي مجلس نيست و مستقل تصميم ميگيرد.
رسايي در پايان گفت: از اين پس وقت آن است که دولت دهم همچون شيوه نيکوي دولت نهم، بي توجه به سنگ اندازيهاي آينده، تمام توان خود را براي پيگيري و رفع مشکلات مردم بکار گيرد و از ياد نبريم که رهبري معظم انقلاب بارها فرمودهاند که بهترين راه مبارزه با دشمنان، کار براي مردم است.
100
انتهای پیام/